واقعاً قضيه چييه؟ نفرين شدهايم؟ چرا همهاش درد ، رنج، بدبختي، مرگ، ويراني و ..
اما طبيعت بيرحم نيست، مائيم كه وقت مناجات عمل ميكنيم و وقت عمل، مناجات! مائيم كه خانه ميسازيم تا آدمها به مصرف زلزله برسند.
صحنههايي از شهر بم رو كه از تلويزيون ديدم، ياد روزي افتادم كه بعد از پذيرش قطعنامه و پايان جنگ، بيمعطلي رفتم خرمشهر. خونههائي كه با خاك يكسان شده بود، و مناطقي كه هنوز پاكسازي نشده بود، و ورود ما ممنوع بود. صحنههاي تاسفباري بوجود آمده، اما از آه و ناله و تاسف خوردن چيزي بدست نميآد، بايد كاري كرد..
در زمان وقوع زلزله حدود 400 نفر از دانشجويان دانشكدهي هنر كرمان در ارگ بم بودن، كه امروز راديو اعلام كرد فقط 14 ، 15 نفرشون زنده موندن! اين خبر رو من از ديگران شنيدم، ميگفتن راديو اعلام كرده. غير از اينها كارشناسان ميراث فرهنگي و دو نفر از نگهبانان هم زير آوار ارگ بم موندن. ارگ كه خراب شده، نگهبانها رو هم به زير كشيده، و كساني كه براي طبابتش اومده بودن. اي كاش من هم براي تماشا اونجا بودم! بزرگترين سازهي خشتي جهان، پس از قرنها، يعني از عهد ساساني تاكنون، چنين زلزلهاي به خود نديده، وگرنه تاكنون نبايد باقي ميموند. بم در منطقه كويري واقع شده، و كوير شامل هستهي مقاوم زمينه، چطور ميشه كه تو كوير زلزله ميآد؟!
ميخواستم برم خون بدم، راديو اعلام كرد؛ فعلا توانائي گرفتن خون رو نداريم، و تا حالا نيازها بر طرف شده، اما در طول هفته نياز پيدا ميكنن.. از روسيه، بريتانيا، يونان، ايتاليا و آلمان نيروهاي امداد و كمكهاي ضروري ارسال شده. اين خبرها رو كه ميدم، بيشتر به زشت و سخيف بودنم پي ميبرم. نميشه كه آدم يه جا بشينه و با يه ليتر خون و يه مشت اسباب و اساس خونه كه اضافه بودن، پيش خودش فكر كنه كمك كرده، و بعد با خيال راحت خبرها رو بخونه كه از اون سر دنيا اومدن و دارن كمك ميكنند!؟ همونهائي كه ــ ميخواستم بگم در طول هفته و سال، اما ــ در طول زندگي و تاريخمون، اونها رو كافر قلمداد كرديم، و تازهگيها به دموكراسيي خودشون متهمشون ميكنيم و ميگيم؛ منع حجاب نشانهي استبداد در مكتب لائيسمه!
راستي گفتن گروههاي امداد خارجي نياز به ويزا ندارن؛ اين فقط خبره، اما بعيد ميدونم. 150 نفر از مجروحان رو هم به تهران اوردن.. زلزلهاي كه اگر در سانفرانسيسكو اتفاق ميافتاد حداكثر دو نفر كشته يا زخمي ميداد، و تازه مسئولان رو هم بخاطرش محاكمه ميكردن، در ايران هزاران نفر كشته ميده، و مسئولان به مردم تسليت ميگويند! راستي، فكرش رو كرديم در تهران چهها ميكند اين زلزله؟ پس، از اين به بعد هر وقت تصويري ديديد و نالهاي شنيديد، خرابههاي تهران رو پيش چشمتون بياريد، و سيل لجن و فاضلابي كه در سطح شهر و در ميان ويرانههاي يك شهر بيدفاع، راه خودش رو پيدا ميكنه، به چشم ببينيد. وقتي در ماشين شخصيمون نشستيم و پنجرهها رو بالا ميكشيم كه سرما و برف، تو ماشين سرك نكشه، با يه مكث كوتاه چشممون ميافته به آمبولانسي كه تو ترافيك مونده و مجروحاني كه از فرودگاه اومدن ــ نه زير آوار، كه ــ در اتوبانهاي تهران جون ميدن، بخاطر اينكه من تو ماشين شخصيم راحتترم. پس بهياد بياريم روزي از آينده كه زير آوار مصيبت، دست و پا ميزنيم..
صداي گريه ميآيد
صداي باد...
گرامي دردمندان
دردمندان.. دردمندان.. دردمندان
منتظر باشيد..
(سيروس مشفقي)
در همين رابطه:
اين آدم هائي كه كشته مي شوند عدد نيستند، تنها به كار آمار نمي آيند يا به كار نمايش محبوبيت اين و آن. آدميانند. اصلا چرا با سقط جنين مخالفت مي كنند علماي همه اديان. چون كه مي گويند از زماني كه نطقه بسته شد او انسان شده است گرچه در رحم، و جان دارد و كسي حق ندارد جان او بگيرد. آن وقت مي پرسم چگونه باورتان بايد كرد وقتي كه همين نطفه وقتي جاني يافت و چشم به دنيا گشود، اهميتي براي جانش قائل نيستيد، براي رايش قائل نيستيد، براي نظرش اهميتي در نظر نمي گيريد، به سلامتش فكر نمي كنيد و ... همين سه روز پيش همه جهانيان ديدند، گيرم در سيماي جمهوري اسلامي سانسور شد، كه هلي كوپتر و هواپيماي امبولانسي نجات چه كردند براي جان سه نفري كه در جريان زلزله كاليفرنيا - كه سيلابي در پي آورده بود - گير كرده بودند در دل امواج. يا چه كردند براي آن خانواده كه دو دخترشان در آتش سوزي هفته گذشته سوختند. مگر مشدي حسن ما با شرلي كاچ تفاوتي دارد در ارزش انسان؟!
هم در ماتم آن همه جانباختهگان بيگناه و هم در عزاي آن گوهر ميراث تاريخ ايران زمين. رنجم از اين است كه گروهي از هموطنان ما نه شأن آن نگهميدارند و نه حرمت اين.
مرگ ارزان، ارزانيمان: خدايا! از تو ممنونام كه ما را ملتي سربهراه و تسليم ساختهاي تا قدردان اين همه نعمات باشيم، به حاكمان خود احترام بگذاريم و «مرگ» را حق خود بدانيم؛ هزار هزار و دم به دم!
خدايا! آيا ما تو را ميشناسيم؟
گهواره جنباني طبيعت و بيپناهي ما در برابر خشمش.
روز بعد از كريسمس بود.. من چقدر بغض كردم امروز، بيآنكه بگريم. بايد سخت ميگريستم...ما چگونه مردمي هستيم؟ ما كه هنوز براي فاجعه هاي ملموس و عيني مثل زلزله و ايدز و فحشا و آلودگي هوا راه حلي جز توجيه و انكار و لاپوشاني و تجويزهاي موقتي نداريم اما خيال مي كنيم همه راه حلها پيش ماست. ما كه زندگي را چنين سبك مي گيريم از پس چند تاوان سنگين، حجاب غفلتمان خواهد دريد؟ آن 20 هزار نفر تاوان سهل انگاري هاي ماست.
پس از فتح شهر، آغا محمدخان دستور داد عدهي زيادي را به قتل رساندند و از كلهي آنها منار ساختند.
20 هزار نفر كشته و 50 هزار نفر زخمي
ارگ بم ميراثي در تاريخي ايران
زلزله و اندوه بزرگ
كمك به زلزلهزدههاي بم
دريافت كمكهاي بينالمللي از طريق صليب سرخ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر