پدران چند ميليون سال پيشام را بايد سپاس گويم. نميدانم از چه رو، با كدام ابزار محدود و انگيزهي متزلزل و با پذيرش كدام خطرات، ريسك تحول ژنتيك را با چه تعداد تلفات و چه ميزان آسيب و زيان روحي و جسمي، پذيرفتند!؟ آنها در يك پروژهي سنگين ژنتيك، آزمون دشواري پس دادند تا در آزمايشگاه هستي از ميمونهايي بي خرد و هوش، به انسانهائي متفكر و نابغه بدل شوند. آنها ميمونهاي بزرگي بودند. برگزيدهگان ميمونها بودند، يا شايد ميمونهاي پيامبر. هر چه بودند، معجزه و خرقعادتي بينظير و تكرار ناشدني را تجربه كردند تا به امروز.
گرچه نميدانيم اين جسارت آيا در ميمونهاي پدر بهطور بالقوه بوده، يا كسي و نيرويي از جائي آمده و آنها را مورد آزمايش قرار داده، اما بايد بدانيم كه اين راهيست باز و آزاد براي تكرار چندبارهاش. همان معجزهي تحول تدريجيي ژنتيك ميمونها را ميگويم. چرا تلاشي براي ارتقاي ژنتيك ديگر موجودات زنده نميشود!؟ و حتي مانع ميشوند؟ آنها هم بايد چون ما بيانديشند و مرور كنند تاريخشان را. يقين دارم همچون ما كه خود را مديون آن ميمونهاي دلير و چابك ميليونها سال پيش ميدانيم ــ همانها كه خود را از ديگر همنوعانشان سوا كردند تا به ژرفاي هستي خويش در ميان هستيي درگردش، دوباره بنگرند و دريابند؛ چهگونه ميتوان خود را از چرخهي حياط وحش جدا كرد و دنياي وحش را بهچنگ آورد ــ حيوانات باهوش و خردمند و تاريخساز آينده هم از حيوانات مورد آزمايش امروز سپاسگزار خواهند بود.
پس چه دليل موجهي براي كمك نكردن به پيشرفت ژنتيك آنها داريم؟ شايد ميترسيم؛ از ما پيشي بگيرند!؟ اگر از هوش و خرد حيوانات ميترسيم، بايد به آفرينش خود شك كنيم! موجودات درون چرخهي حيات وحش، ميكُشند زيرا كُشته ميشوند، ما هم بايد بيآفرينيم، زيرا آفريده شدهايم. اينها پايههاي چرخهي حيات وحش و گردش آفرينش هستند. نهتنها راه گريزي نيست، كه بايد رقصكنان در پياش رفت. شايد بههمين جهت هست كه حتي بيآزمايش ژنتيك، انسانها ناآگاهانه و از روي طبيعتِ آفرينششان ــ كه ناخودآگاه بهسمت آفرينشي نو ميروند ــ از 9 هزار سال پيش گربهها را اهلي ميكردند و در زندهگي بهبازيشان ميگرفتند و حتي مرگشان را با خود يكي ميكردند و با هم به گور ميرفتند، تا شايد از اين طريق خاطرهي مالوف ميليونها سال پيش را زنده نگاهدارند، براي چنين روزهائي از ما. از اين قائده اما مرغ و خروسها جدا هستند. آنها را اهلي نكردهايم؛ اهلي بودند. بنابراين طبيعيست كه بهعنوان نخستين نسل حيوانات باهوش، تا چند ميليون سال ديگر، تاريخ شاهد گربههاي خردمند باشد. گربههايي كه تاريخ را هم همانها خواهند ساخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر