دنيا مثل يه خوابِ نيمروزیيه:
کی واسش فرق میکنه؛ با احساس اميد و آرزو و پيروزی و سرافرازی و هزارجور غرور و افتخار ديگه بخوابه، يا با احساس غم و اندوه و شکست و نوميدی و هرجور احساس بيهودهگیی ديگه که به نظرش میرسه؟ هان؟!
کی میتونه تو خواب، فکر کنه که بهتره خواب ديگهای ببينه؟! کی میتونه تو خواب بگه؛ حالا ست، يا بعده، يا قبل؟!
نه اينکه پشيمونی تو خواب سودی نداره، اصلا معنی نداره! جبران گذشته کيلويی چنده؟!
خوابتو ببينو برو پی کارِت حوصله داری!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر