پس از چند روز کار، آخر سر ويرايش جديد "راهنماى لينکدانى و فتوبلاگ" را کامل کردم. نيمى از سادهگىى کار اين راهنما بهخاطر تگهاى جديد بلاگر است و نيمى ديگر هم کار خودم است که طراحىى صفحات را بهصورت کامل درآوردهام و ديگر نيازى به حذف و اضافه کردن قسمتهاى مختلف نيست. در روش لينکدانىى قبلى ــ که برخى هم از آن در وبلاگشان استفاده کردهاند ــ صفحات آرشيو لينکدانى، همهگى بهصورت اسکريپت بود و همين باعث ضعف کار مىشد و قابليت جستوجو را هم نداشت. اما در روش جديد، آرشيوها همه واقعى و با HTML جمعآورى مىشوند. بنابراين، هم کار براى وبلاگداران براى ويرايش طرح صفحه امکانپذير است، و هم همهى لينکها در سايتهاى جستوجو درج مىشوند.
از همهى کسانى که از روش قبلى استفاده مىکنند ــ يا قصد بهکار بردن آنرا داشتند اما موفق نشدند ــ پيشنهاد مىکنم از روش تازه استفاده کنند. بسيار ساده است و در کمترين زمان ممکن به نتيجه مىرسند ــ بهخصوص اگر فقط به لينکدانى نياز داشته باشند.
براى کسانى که مىخواهند خودشان قالب وبلاگ لينکدانى را بهکلى طراحى کنند، توضيح مختصرى دربارهى شکل کار مىدهم؛ تمپلت اصلى در لينکدانى به دو بخش تقسيم شده: قسمت نخست فقط مربوط به صفحهى اصلى وبلاگ لينکدانى است که با تگهاى
<MainPage>
....
....
....
</MainPage>
در ابتداى تمپلت قرار گرفته و شامل اسکريپتى مىشود که آخرين لينکهاى ارسالى (يا آخرين عکس پست شده) را در صفحه وبلاگ اصلى قرار مىدهد. بخش ديگر مربوط به صفحات آرشيو است که با تگهاى
<ArchivePage>
....
....
....
</ArchivePage>
در ادامهى بخش نخست (در همين تمپلت) قرار گرفته و شامل طرح و شکل صفحات آرشيو مىشود که اصل کار لينکدانى است. در مورد وبلاگ فتوبلاگ در اين تمپلت بخش سومى هم براى طرح و شکل صفحات هر يک از عکسهاى پست شده بهصورت جداگانه در نظر گرفته شده که با تگهاى زير از ديگر قسمتهاى تمپلت جدا مىشود:
<ItemPage>
....
....
....
</ItemPage>
تمپلت دوم، ايندکس آرشيو لينکدانى (يا فتوبلاگ) است که بهعنوان صفحه اصلى لينکدانى (يا فتوبلاگ) معرفى مىشود. در اين تمپلت همهى طراحىها قابل تغيير هستند بهجز اسکريپتى که صفحهى اصلىى وبلاگ را در انتهاى اين صفحه بارگزارى (Include) مىکند.
حرف بىربط
توصيه مىکنم توى اين روزهاى جشن و عزا، از فيض حضور در مرقد مطهر روح خدا غافل نشويد! از اين جهت من شانس آوردهام که فردا جمعه است و من توفيق اجبارى دارم براى پابوسى خاک بىبىام در نزديکىى همان حرم مطهر. تعارف نکنيد؛ حرامخورى خوشمزهست! خرجهاى ميلياردى شهردار محترم براى هر چه باشکوهتر برگزار کردن اين شبها و جشن و بخور بخور بههدر مىرود بىحضور من و شما. بهجز شهردارى، سازمان بانکدارىى کشور هم نمىدانم از کدام حساب معوقهاى خرجهاى کلان مىکند براى چاى و شيرينى و ناهار و شام و شربت و آبميوه و گلدسته و طاق ــ نمىدانم کدام ــ نصرت؟! من نرفتهام و نديدهام تاکنون، اما خبرهاى ريالى گوش آدم را کر مىکند از اين همه خدمت و انجام وظيفه. مولانا وقتى مىگويد؛ گفتم اش پوشيده خوشتر سِرّ يار ، خود تو در ضمن حکايت گوشدار، حجت را براى گفتن اين حکايت تمام مىکند؛ روز قيامت بود و سيدالشهدا نخستين کسى بود که بايد وارد بهشت مىشد. همينکه خواست وارد شود، ديد فرد ديگرى هم هست که ادعاى سيدالشهدائى دارد. گلايه نزد خداىاش مىبرد که اى بابا! خداى من! پس قولات چه شد که پيش از ديگران وارد بهشت مىشوم؟ اين کيست که ادعاى سيدالشهدائى دارد؟ خدا گفت؛ پروا نکن؟ اين که مىگويى، اسماش بهشتى است! ايرانىست تفلک! چند روز پيش هم ايرانىى ديگرى آمده بود، مىگفت؛ من روح تو ام!
حرفهاى بىربط ام را با اين جمله پايان مىدهم؛ ما تو گور کىها زندهگى مىکنيم؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر